با مطالعه مطلب زیر میتوانید نحوه نوشتن یا بازنویسیِ پروپوزال پایان نامه را یاد بگیرید، بطوریکه کمیته نظرسنجی (هیئت داوری) تأییدتان کنند و در نهایت آنچه همیشه به عنوان فردی فارغالتحصیل از خود انتظار داشتهاید را تجربه کنید و با عزمی راسخ وارد دنیای کار شوید.
پنج گام برای نوشتن پروپوزالِ پایاننامه
آیا پروپوزال خود را تمام کردهاید؟ نگران نباشید.
هنوز هم می توانید خود را از چرخیدن در چرخهی معیوب و بیحاصلِ پروژهها -که یکی پس از دیگری ناتمام و ناقص میمانند و هر سال که میگذرد شما را مأیوستر از قبل میکنند- نجات دهید. پس چطور میشود پروپوزالی را برای پایاننامه نوشت که هم در بازهی زمانیِ منطقی و قابل قبولی تمام شود و هم شما را برای ورود به حرفهی اصلیتان آماده سازد؟
پروپوزالی ایدهآل است که هم قوی باشد و هم انعطافپذیر. شما باید تحقیق خود را طوری طراحی کنید تا مغلوبِ قانون مورفی (هر چیز اشتباهی دقیقاً در بدترین شرایط رخ میدهد) نشود.
پروپوزالِ شما نمایندهی رسمیِ طرح رسالهی شماست (و زندگی شما در چند سال آینده را رقم میزند)، بنابراین پروژهای را طرحریزی کنید که میتوان آن را با استفاده از منابع موجود در بازهی زمانی معقولی به اتمام رساند.
شماره 1: موضوعی را برای تحقیق انتخاب کنید که بدان علاقمند و نسبت به آن هیجانزده هستید.
هنگامی که شما شروع به نوشتن پروپوزال میکنید، ممکن است استاد مشاورتان به شما در انتخاب مقالات پایاننامه کمک کند.
بر اساس چه معیارهایی باید اقدام به تصمیمگیری نمایید؟
مهمترین توصیهای که دانشجویان فارغالتحصیل سابق دادهاند این است که موضوع پایاننامهی شما باید در حوزههایی باشد که شما نسبت بدانها واقعاٌ شوق تحقیق کردن دارید. با این حال، صرف نظر از حوزهی علاقهی شما، انتظار روزهای خوب و روزهای بد را داشته باشید.
در روزهای خوب شما مشتاقید و انگیزهی بالایی برای ادامهی کار دارید. در روزهای بد، ممکن است شک کنید که آیا اساساً تحقیق شما معنای میدهد یا خیر، و حتی ممکن است فکر کنید برای فارغ التحصیلی قابلیت کافی ندارید.
اگر موضوعی معنیدار و بامفهوم را انتخاب کرده باشید، چالشهای روزانه در تحقیقتان شما را از پا در نخواهند آورد. بدینترتیب، همچنان در همان حوزه، فعالیت خود را ادامه خواهید داد و به کسب مهارت و تبحر لازم برای وارد شدن در بازار کار مشغول خواهید بود.
شماره 2? پروژهای را انتخاب کنید که هم نوآوری داشته باشد و هم بتوان در آن از ادبیات تحقیق استفاده نمود. یعنی میبایست بین دو این مسئله تعادل برقرار کنید. کدامیک برایتان مهمتر است؟ اینکه میخواهید کارتان بسیار نوآورانه باشد و روی موضوعی اصطلاحاً داغ کار کنید و یا اینکه با توجه مدت زمان محدودی که در اختیار دارید دوست دارید کاری را برگزینید که ریسک کمتری داشته باشد و همهفهمتر باشد.
یکی از راه های پاسخ دادن به این سوال این است که خودتان را در هر مرحله از پایاننامهی خود تجسم کنید.
چگونه این اتفاق میافتد؟
آیا می توانید منابع خود را به موازات تاریخ فارغالتحصیلی خود جمع آوری و آن را تکمیل کنید؟
اصولاً پروژهی پایاننامه طولانیتر از زمان مورد انتظار دانشجویان خواهد بود، بنابراین باید کمی از خود انعطافپذیری نشان دهید.
قاعدهی کلی وجود دارد که میگوید چیزها 2 تا 4 بار بیشتر از پیشبینیها طول خواهند کشید.
اگر تخصصتان کم است، کار خود را با بررسی سؤالات در حوزههای قابل فهم آغاز کنید. برای مثال، با گسترش پروژه های تحقیقاتی دانشجویان قبلی یا تلاش برای بازتولید اطلاعات خود، میتوانید اصول حوزهی شخصی خود را یاد گیرید.
شروع تحقیقات در حوزهای که متودولوژیاش شناسایی شده است به شما مهارتهای تحقیقاتی لازم برای حوزهی شخصی خودتان آموزش میدهد.
یکبار که اصول اولیه را آموختید، دیگر میتوانید با کشف حوزههای جدید، دایرهی تحقیقاتی خود را گسترش داده و جای پای خود را سفت کنید.
شماره 3: سؤالاتی را که بخوبی تعریف شدهاند و پایان باز دارند را برای پایاننامهی خود بپرسید.
یکی از اشتباهاتی که برخی از دانشجویان دکترا در هنگام نوشتن پروپوزال میکنند این است که سوالاتی را که ریسک بالایی دارند و اصطلاحاً «خطرناک» هستند میپرسند. شایعترین نوع چنین سوالات خطرناکی، سوالاتی هستند که جوابشان “بله / خیر” است، مثلا “آیا این پروتئین توسط سلولها در این شرایط تولید میشود؟”
دلیل این که سوالات بله/خیر میتوانند ریسکی باشند این است که گاهی اوقات پاسخها فقط در صورتی قابل انتشار خواهند بود که پاسخ بله باشد. نتایج منفی معمولاً به اندازهی کافی جالب نیستند که بخواهند چاپ شوند بدین معنا که شما ماهها یا سالها را صرف تحقیق در مورد سوالی کردهاید که شانس چاپ شدنش بسیار پایین است.
برای بسیاری از دانشجویان سوالاتی که پایان باز دارند احتمال موفقیت بیشتری وجود دارد.
برای مثال یک دانشجوی زیستشناسی را در نظر بگیرید که قصد داشت چنین سوالی را مطرح کند: «آیا سلولها تحت این شرایط، پروتئینی خاص را تولید میکنند؟»
با این حال، اگر جواب «نه» میبود، این امر قابل انتشار نبود.
در عوض، فرض کنید او سوال خود را به شرح زیر مطرح کرده باشد: “تحت چنین شرایطی یک سلول چه پروتئینی را میتواند تولید کند”؟ یا “XYZ چگونه بر روی پروسهی تولید پروتئینها تأثیر میگذارد”؟
پس مطمئن شوید که پرسشتان بخوبی تعریف شده باشد.
به بیانی دیگر، وقتی میخواهید پرسش اصلی پایاننامهی خود را مطرح کنید، پیامدهای آن را نیز در نظر بگیرید.
انتظار دارید نتایج چگونه باشند؟ نتایجی صرفاً جالب یا نتایجی قابل انشار؟
برای خلاصه کردن این نکات کلیدی، هنگام تهیهی سوال پایاننامهی خود، به موارد زیر توجه نمایید.
1) سوالاتی با پایان باز طرح کنید.
2) اطمینان حاصل کنید که نتایج احتمالی شما جالب و قابل انتشار باشد.
شماره 4: به دنبال پروژههایی باشید که آموزشی و قابل فروش هستند.
پیشرفت خود را در بخش فارغالتحصیلی به عنوان یک هرم تصور کنید.
با گذشت سالها، همانطور که افراد کمتری در حوزهی خود تخصص دارند شما بیشتر و بیشتر زبده میشوید.
زمانیکه فارغالتحصیل میشوید بخشی از یک جامعهی کوچک از افرادی خواهید بود که خود بهترینهای حوزهی فعالیتشان هستند.
از سویی دیگر، احتمالاً بعد از فارغالتحصیلی ممکن است به یک مهارت دیگر که با مهارت فعلیتان تفاوت دارد نیاز داشته باشید، بنابراین مهم است که هرم خود را باریک نکنید زیرا این یک اشتباه رایج است. لازم نیست که همه زیرمجموعه ها را یاد بگیریم، اما خود را با ادبیات پسزمینه و مهارتهای فنی در زمینهی خود آشنا کنید.
بعضی از دانش آموزان به اشتباه به جای آنکه فرصتهای یادگیری نهایت استفاده را ببرند بیشتر تمایل دارند هر چه سریعتر مقطع کارشناسی ارشد خود را به اتمام برسانند.
یکی از راههای اضافه کردن مهارتهای قابل فروش به رزومهِیتان، همکاری در یک پروژهی جانبی است.
به عنوان مثال، اگر شما در فرهنگ سلولی تخصص داشته باشید، چنانچه در پروژهای مشارکت داشته باشید که مجموعه مهارتهای متفاوت اما همچنان مرتبط با حوزهی تخصص شما ارائه میدهد مانند کار DNA / RNA، کروماتوگرافی مایع، طیف سنجی جرمی یا تصویربرداری بسیار به نفعتان خواهد بود.
اگر لیستهای شغلی را مرور کنید، ایدهای کلی از اینکه کارفرمایان به دنبال چه مهارتهایی هستند بدست خواهید آورد.
همکاری در پروژههای تکمیلی به شما کمک میکند تا مجموعه مهارتهای قابل فروش خود را گسترش دهید و همچنین بهترین مسیر پیش رو را در اختیارتان قرار میدهد.
شماره 5: نشریات پایان یافتهی خود را تجسم کنید
دانشجوی دکتری فیزیکی که سابقاً با وی کار میکردم، استاد مشاوری داشت که هر مقالهای را حتی قبل از شروع پژوهش طبقهبندی و مشخص میکرد.
او سوالاتی را که میخواست پاسخ داده شوند و هر نمودار و جدولی را که باید نشان داده میشد نوشت.
این روش برای دانشجو بسیار مفید بود، اینکه هر فردی از پیش مقالات پژوهشی خود را طرح و تقسیمبندی نماید.
همانطور که در حال نوشتن پروپوزال خود هستید، برخی پاسخهای اولیه به سوالات زیر را نیز در جایی یادداشت کنید:
تجسم نشریات حین نوشتن پروپوزال برای پایاننامه باعث ایجاد انگیزه شما برای کار خواهد شد، زیرا اکثر دانشجویان تحصیلات تکمیلی وقتی اولین مقالهی چاپشدهی خود را در دست میگیرند احساس غرور می کنند.
به احتمال زیاد، پاسخ به سوالات فوق با گذشت زمان تغییر خواهد کرد و شما ممکن است موانعی نیز بر سر راه داشته باشید یا مسیرتان چندشاخه گردد.
خوشبختانه، اکثر دانشجویان در طول تحصیلات تکمیلیشان روند رو به رشدی را طی میکنند.
اندوختهی تجرباتتان در سال آخر تحصیلات تکمیلی به کمکتان خواهد آمد، درست همان لحظه که در تکاپویید تا تحقیق و پایاننامهی خود را به طور همزمان تکمیل کنید.
در عین حال، بر روی تعریف سوالات و روشهای پژوهشیتان فکر شده پیش روید تا طرحی واقعبینانه را به سرانجام رسانید.
آخرین مرحلهی این پروسه، “تجسم پایان یافتن نشر مقالاتتان است” که شاید یکی از مهمترین فرآیندهای نوشتن پروپوزال به حساب آید.
نخست، تجسم نتیجهی نهایی یک پروژهِی بزرگ به خودی خود بسیار انگیزهبخش است. دوم اینکه، چاپ یک مقاله یکی از مهمترین مراحل برای کسب مدرک کارشناسی ارشد شما است.
اکثر برنامه های PhD حداقل به یک بار انتشار مقاله نیاز دارند.
هنگامی که تحقیق خویش را پایهریزی میکنید و شروع به نوشتن پایاننامه مینمایید، با طرح سوالات درست قادر به طراحی پروژهای واقعگرایانه خواهید بود که می تواند به موقع تکمیل شود و مهارتهای شغلی قابل فروش را ارائه دهد.
… و در نهایت به یاد داشته باشید که:
پایاننامهی بینقص وجود ندارد.
ما معمولاً بدترین منتقدانِ خود هستیم که البته بسیار ابهامانگیز است چون ما خود از همه بیشتر میدانیم چه میزان وقت و انرژی را پای این کار گذاشتهایم.
برای تمام کارهایی که انجام دادهاید به خود ببالید و افتخار کنید.
بله ممکن است راه طولانی پیش روی شما باشد؛ اما این نقل قول الهامبخش را همیشه در ذهن داشته باشید که میگوید:
“شما این همه راه را نیامدهاید که فقط به همینجا برسید”.
اگر قادر بودهاید این همه چالش را به جان بخرید تا به اینجا برسید پس حتماً لایق این هستید که کمی فراتر از آنچا اکنون هستید گام بردارید. دستاورهای شما در طول تمام این مدت به مطالعات و کارهایتان در این زمینه کمک کرده است.
همه حسرت این را داریم که کاش بیشتر از آنچه باید، تلاش میکردیم، اما اعتماد به نفس حقیقی زمانی پدیدار میشود که بدانید برای رسیدن به جایگاه امروزتان چه کارها که نکردهاید.