
وقتی میخواهیم ترجمه فارسی به انگلیسی انجام دهیم، انتخاب لغات انگلیسی که به درستی حق مطلب را ادا کنند و استفاده از حروف اضافه و فعل و فاعل و سایر نکات گرامری و به کار بردن کلمات در جای درست خود اهمیت زیادی دارد. در این مطلب به بررسی نکات گرامری مهم در ترجمه آنلاین متون و به خصوص ترجمه فارسی به انگلیسی میپردازیم.
Thinking
فعل “Think” یکی از افعال پرکاربرد در زبان انگلیسی است. در مورد “Thinking” باید بدانیم از کدام حروف اضافه میتوانیم استفاده کنیم. بعد از فعل “Think” میتوانیم از حروف اضافه “of” و “about” استفاده کنیم. اما هرگز نباید از “to” بعد از این فعل استفاده کرد. همچنین فرم درست این فعل به صورت ing فرم است.
به مثالهای زیر توجه کنید:
نادرست: “I’m Thinking To Buy A Car”
درست: “I’m Thinking Of Buying A Car”
درست: “I’m Thinking About Buying A Car”
very much
یک عبارت قیدی است که مانند سایر قیدها میتواند قبل از فعل یا در انتهای جمله به کار رود. به مثالهای زیر توجه کنید:
درست (رسمی): “I Like This Book Very Much”
درست: “I Like This Book A Lot”
درست: “I Really Like This Book”
نادرست: “I Like Very Much This Book”
ترجمه آنلاین | ترجمه تخصصی | ترجمه مقاله | ترجمه کتاب | ترجمه دانشجویی | ترجمه متن | ترجمه متون

با مطالعه مطلب زیر میتوانید نحوه نوشتن یا بازنویسیِ پروپوزال پایان نامه را یاد بگیرید، بطوریکه کمیته نظرسنجی (هیئت داوری) تأییدتان کنند و در نهایت آنچه همیشه به عنوان فردی فارغالتحصیل از خود انتظار داشتهاید را تجربه کنید و با عزمی راسخ وارد دنیای کار شوید.
پنج گام برای نوشتن پروپوزالِ پایاننامه
آیا پروپوزال خود را تمام کردهاید؟ نگران نباشید.
هنوز هم می توانید خود را از چرخیدن در چرخهی معیوب و بیحاصلِ پروژهها -که یکی پس از دیگری ناتمام و ناقص میمانند و هر سال که میگذرد شما را مأیوستر از قبل میکنند- نجات دهید. پس چطور میشود پروپوزالی را برای پایاننامه نوشت که هم در بازهی زمانیِ منطقی و قابل قبولی تمام شود و هم شما را برای ورود به حرفهی اصلیتان آماده سازد؟
پروپوزالی ایدهآل است که هم قوی باشد و هم انعطافپذیر. شما باید تحقیق خود را طوری طراحی کنید تا مغلوبِ قانون مورفی (هر چیز اشتباهی دقیقاً در بدترین شرایط رخ میدهد) نشود.
پروپوزالِ شما نمایندهی رسمیِ طرح رسالهی شماست (و زندگی شما در چند سال آینده را رقم میزند)، بنابراین پروژهای را طرحریزی کنید که میتوان آن را با استفاده از منابع موجود در بازهی زمانی معقولی به اتمام رساند.
شماره 1: موضوعی را برای تحقیق انتخاب کنید که بدان علاقمند و نسبت به آن هیجانزده هستید.
هنگامی که شما شروع به نوشتن پروپوزال میکنید، ممکن است استاد مشاورتان به شما در انتخاب مقالات پایاننامه کمک کند.
بر اساس چه معیارهایی باید اقدام به تصمیمگیری نمایید؟
مهمترین توصیهای که دانشجویان فارغالتحصیل سابق دادهاند این است که موضوع پایاننامهی شما باید در حوزههایی باشد که شما نسبت بدانها واقعاٌ شوق تحقیق کردن دارید. با این حال، صرف نظر از حوزهی علاقهی شما، انتظار روزهای خوب و روزهای بد را داشته باشید.
در روزهای خوب شما مشتاقید و انگیزهی بالایی برای ادامهی کار دارید. در روزهای بد، ممکن است شک کنید که آیا اساساً تحقیق شما معنای میدهد یا خیر، و حتی ممکن است فکر کنید برای فارغ التحصیلی قابلیت کافی ندارید.
اگر موضوعی معنیدار و بامفهوم را انتخاب کرده باشید، چالشهای روزانه در تحقیقتان شما را از پا در نخواهند آورد. بدینترتیب، همچنان در همان حوزه، فعالیت خود را ادامه خواهید داد و به کسب مهارت و تبحر لازم برای وارد شدن در بازار کار مشغول خواهید بود.
شماره 2? پروژهای را انتخاب کنید که هم نوآوری داشته باشد و هم بتوان در آن از ادبیات تحقیق استفاده نمود. یعنی میبایست بین دو این مسئله تعادل برقرار کنید. کدامیک برایتان مهمتر است؟ اینکه میخواهید کارتان بسیار نوآورانه باشد و روی موضوعی اصطلاحاً داغ کار کنید و یا اینکه با توجه مدت زمان محدودی که در اختیار دارید دوست دارید کاری را برگزینید که ریسک کمتری داشته باشد و همهفهمتر باشد.
یکی از راه های پاسخ دادن به این سوال این است که خودتان را در هر مرحله از پایاننامهی خود تجسم کنید.
چگونه این اتفاق میافتد؟
آیا می توانید منابع خود را به موازات تاریخ فارغالتحصیلی خود جمع آوری و آن را تکمیل کنید؟
اصولاً پروژهی پایاننامه طولانیتر از زمان مورد انتظار دانشجویان خواهد بود، بنابراین باید کمی از خود انعطافپذیری نشان دهید.
قاعدهی کلی وجود دارد که میگوید چیزها 2 تا 4 بار بیشتر از پیشبینیها طول خواهند کشید.
اگر تخصصتان کم است، کار خود را با بررسی سؤالات در حوزههای قابل فهم آغاز کنید. برای مثال، با گسترش پروژه های تحقیقاتی دانشجویان قبلی یا تلاش برای بازتولید اطلاعات خود، میتوانید اصول حوزهی شخصی خود را یاد گیرید.
شروع تحقیقات در حوزهای که متودولوژیاش شناسایی شده است به شما مهارتهای تحقیقاتی لازم برای حوزهی شخصی خودتان آموزش میدهد.
یکبار که اصول اولیه را آموختید، دیگر میتوانید با کشف حوزههای جدید، دایرهی تحقیقاتی خود را گسترش داده و جای پای خود را سفت کنید.
شماره 3: سؤالاتی را که بخوبی تعریف شدهاند و پایان باز دارند را برای پایاننامهی خود بپرسید.
یکی از اشتباهاتی که برخی از دانشجویان دکترا در هنگام نوشتن پروپوزال میکنند این است که سوالاتی را که ریسک بالایی دارند و اصطلاحاً «خطرناک» هستند میپرسند. شایعترین نوع چنین سوالات خطرناکی، سوالاتی هستند که جوابشان “بله / خیر” است، مثلا “آیا این پروتئین توسط سلولها در این شرایط تولید میشود؟”
دلیل این که سوالات بله/خیر میتوانند ریسکی باشند این است که گاهی اوقات پاسخها فقط در صورتی قابل انتشار خواهند بود که پاسخ بله باشد. نتایج منفی معمولاً به اندازهی کافی جالب نیستند که بخواهند چاپ شوند بدین معنا که شما ماهها یا سالها را صرف تحقیق در مورد سوالی کردهاید که شانس چاپ شدنش بسیار پایین است.
برای بسیاری از دانشجویان سوالاتی که پایان باز دارند احتمال موفقیت بیشتری وجود دارد.
برای مثال یک دانشجوی زیستشناسی را در نظر بگیرید که قصد داشت چنین سوالی را مطرح کند: «آیا سلولها تحت این شرایط، پروتئینی خاص را تولید میکنند؟»
با این حال، اگر جواب «نه» میبود، این امر قابل انتشار نبود.
در عوض، فرض کنید او سوال خود را به شرح زیر مطرح کرده باشد: “تحت چنین شرایطی یک سلول چه پروتئینی را میتواند تولید کند”؟ یا “XYZ چگونه بر روی پروسهی تولید پروتئینها تأثیر میگذارد”؟
پس مطمئن شوید که پرسشتان بخوبی تعریف شده باشد.
به بیانی دیگر، وقتی میخواهید پرسش اصلی پایاننامهی خود را مطرح کنید، پیامدهای آن را نیز در نظر بگیرید.
انتظار دارید نتایج چگونه باشند؟ نتایجی صرفاً جالب یا نتایجی قابل انشار؟
برای خلاصه کردن این نکات کلیدی، هنگام تهیهی سوال پایاننامهی خود، به موارد زیر توجه نمایید.
1) سوالاتی با پایان باز طرح کنید.
2) اطمینان حاصل کنید که نتایج احتمالی شما جالب و قابل انتشار باشد.
شماره 4: به دنبال پروژههایی باشید که آموزشی و قابل فروش هستند.
پیشرفت خود را در بخش فارغالتحصیلی به عنوان یک هرم تصور کنید.
با گذشت سالها، همانطور که افراد کمتری در حوزهی خود تخصص دارند شما بیشتر و بیشتر زبده میشوید.
زمانیکه فارغالتحصیل میشوید بخشی از یک جامعهی کوچک از افرادی خواهید بود که خود بهترینهای حوزهی فعالیتشان هستند.
از سویی دیگر، احتمالاً بعد از فارغالتحصیلی ممکن است به یک مهارت دیگر که با مهارت فعلیتان تفاوت دارد نیاز داشته باشید، بنابراین مهم است که هرم خود را باریک نکنید زیرا این یک اشتباه رایج است. لازم نیست که همه زیرمجموعه ها را یاد بگیریم، اما خود را با ادبیات پسزمینه و مهارتهای فنی در زمینهی خود آشنا کنید.
بعضی از دانش آموزان به اشتباه به جای آنکه فرصتهای یادگیری نهایت استفاده را ببرند بیشتر تمایل دارند هر چه سریعتر مقطع کارشناسی ارشد خود را به اتمام برسانند.
یکی از راههای اضافه کردن مهارتهای قابل فروش به رزومهِیتان، همکاری در یک پروژهی جانبی است.
به عنوان مثال، اگر شما در فرهنگ سلولی تخصص داشته باشید، چنانچه در پروژهای مشارکت داشته باشید که مجموعه مهارتهای متفاوت اما همچنان مرتبط با حوزهی تخصص شما ارائه میدهد مانند کار DNA / RNA، کروماتوگرافی مایع، طیف سنجی جرمی یا تصویربرداری بسیار به نفعتان خواهد بود.
اگر لیستهای شغلی را مرور کنید، ایدهای کلی از اینکه کارفرمایان به دنبال چه مهارتهایی هستند بدست خواهید آورد.
همکاری در پروژههای تکمیلی به شما کمک میکند تا مجموعه مهارتهای قابل فروش خود را گسترش دهید و همچنین بهترین مسیر پیش رو را در اختیارتان قرار میدهد.
شماره 5: نشریات پایان یافتهی خود را تجسم کنید
دانشجوی دکتری فیزیکی که سابقاً با وی کار میکردم، استاد مشاوری داشت که هر مقالهای را حتی قبل از شروع پژوهش طبقهبندی و مشخص میکرد.
او سوالاتی را که میخواست پاسخ داده شوند و هر نمودار و جدولی را که باید نشان داده میشد نوشت.
این روش برای دانشجو بسیار مفید بود، اینکه هر فردی از پیش مقالات پژوهشی خود را طرح و تقسیمبندی نماید.
همانطور که در حال نوشتن پروپوزال خود هستید، برخی پاسخهای اولیه به سوالات زیر را نیز در جایی یادداشت کنید:
- فرضیهی اصلی شما یا هدف تحقیقتان چیست؟
- انگیزهتان برای این تحقیق در چیست؟
- گروه های پژوهشی دیگر در راستای این تحقیق چه کمکهایی کردهاند؟
- چه روشهایی نیاز دارید تا بواسطهی آنها راه تکمیل این پروژه را یاد بگیرید؟
- نتایج و پیامدهای احتمالی این مطالعه چیست؟
- جداول و نمودارهای تحقیقتان چه چیز را نشان میدهند؟
- چگونه این کار به حوزهی تحقیقاتی شما کمک میکند؟
تجسم نشریات حین نوشتن پروپوزال برای پایاننامه باعث ایجاد انگیزه شما برای کار خواهد شد، زیرا اکثر دانشجویان تحصیلات تکمیلی وقتی اولین مقالهی چاپشدهی خود را در دست میگیرند احساس غرور می کنند.
به احتمال زیاد، پاسخ به سوالات فوق با گذشت زمان تغییر خواهد کرد و شما ممکن است موانعی نیز بر سر راه داشته باشید یا مسیرتان چندشاخه گردد.
خوشبختانه، اکثر دانشجویان در طول تحصیلات تکمیلیشان روند رو به رشدی را طی میکنند.
اندوختهی تجرباتتان در سال آخر تحصیلات تکمیلی به کمکتان خواهد آمد، درست همان لحظه که در تکاپویید تا تحقیق و پایاننامهی خود را به طور همزمان تکمیل کنید.
در عین حال، بر روی تعریف سوالات و روشهای پژوهشیتان فکر شده پیش روید تا طرحی واقعبینانه را به سرانجام رسانید.
آخرین مرحلهی این پروسه، “تجسم پایان یافتن نشر مقالاتتان است” که شاید یکی از مهمترین فرآیندهای نوشتن پروپوزال به حساب آید.
نخست، تجسم نتیجهی نهایی یک پروژهِی بزرگ به خودی خود بسیار انگیزهبخش است. دوم اینکه، چاپ یک مقاله یکی از مهمترین مراحل برای کسب مدرک کارشناسی ارشد شما است.
اکثر برنامه های PhD حداقل به یک بار انتشار مقاله نیاز دارند.
هنگامی که تحقیق خویش را پایهریزی میکنید و شروع به نوشتن پایاننامه مینمایید، با طرح سوالات درست قادر به طراحی پروژهای واقعگرایانه خواهید بود که می تواند به موقع تکمیل شود و مهارتهای شغلی قابل فروش را ارائه دهد.
… و در نهایت به یاد داشته باشید که:
پایاننامهی بینقص وجود ندارد.
ما معمولاً بدترین منتقدانِ خود هستیم که البته بسیار ابهامانگیز است چون ما خود از همه بیشتر میدانیم چه میزان وقت و انرژی را پای این کار گذاشتهایم.
برای تمام کارهایی که انجام دادهاید به خود ببالید و افتخار کنید.
بله ممکن است راه طولانی پیش روی شما باشد؛ اما این نقل قول الهامبخش را همیشه در ذهن داشته باشید که میگوید:
“شما این همه راه را نیامدهاید که فقط به همینجا برسید”.
اگر قادر بودهاید این همه چالش را به جان بخرید تا به اینجا برسید پس حتماً لایق این هستید که کمی فراتر از آنچا اکنون هستید گام بردارید. دستاورهای شما در طول تمام این مدت به مطالعات و کارهایتان در این زمینه کمک کرده است.
همه حسرت این را داریم که کاش بیشتر از آنچه باید، تلاش میکردیم، اما اعتماد به نفس حقیقی زمانی پدیدار میشود که بدانید برای رسیدن به جایگاه امروزتان چه کارها که نکردهاید.

در این مطلب قصد دارم چهار توصیه کاربردی مهم برای صحبت کردن سریعتر انگلیسی را مطرح کنم. برای تقویت مکالمه انگلیسی و روان صحبت کردن و سریع صحبت کردن زبان انگلیسی به این توصیهها توجه کنید. در ادامه با سامانه ترجمه آنلاین فارسیز همراه باشید:
همانطور که میدانید انگلیسیزبانانِ بومی سریعتر صحبت میکنند، به همین دلیل بسیاری از زبان آموزان انگلیسی فکر میکنند با سریعتر انگلیسی صحبت کردن میتوانند خود را مسلطتر جلوه دهند؛ اما متاسفانه اگر به نکاتی را رعایت نکنید، سریعتر حرف زدنتان میتواند حتی کار را خرابتر نیز کند و شما را خیلی مبتدی نشان دهد.
ترجمه آنلاین متن
میپرسید چرا؟ به دو علت، نخست اینکه اگر تلفظ شما واضح و روشن نباشد، آن وقت سریعتر صحبت کردن نه تنها اوضاع را بهتر نمیکند که حتی بدتر نیز میکند و باعث میشود افراد به هیچ وجه از حرفهای شما سر درنیاورند.
و دوم، اینکه سریع صحبت کردن میتواند گاهی اوقات باعث ایجاد این تصور شود که شما عصبی هستید یا حس ناامنی میکنید و همهی اینها میتواند شما را فردی فاقد اعتماد به نفس کافی جلوه دهد. حتی این توصیه به افرادی که انگلیسی زبانِ مادریشان هست نیز میشود. وقتی کسی در عرض یک دقیقه یک طومار لغات تولید میکند (یعنی خیلی خیلی تند حرف میزند) این حس را به بقیه منتقل میکند که یا عصبی است، احساس راحتی نمیکند و یا در مورد آنچه میگویند اساساً فکری نمیکنند. بنابراین، همانطور که گفتم، مراقب باشید در بالا بردن سرعت صحبت کردنتان زیادهروی نکنید. اگر میخواهید به عنوان مترجم همزمان در ترجمه آنلاین فعالیت کنید. این نکات را حتما به کار ببرید.
اما در این میان، بسیاری از زبانآموزان انگلیسی نیز هستند که بسیار کند حرف میزنند و بین صحبتهایشان مدام مکث میکنند. اگر شما جزو همین افراد هستید این مطلب به شما کمک خواهد کرد تا سرعت صحبت کردن خود را به حد نرمال سرعت زبان انگلیسی نزدیک کنید.
از درست بودن تلفظتان مطمئن شوید
اولین توصیهی من این است که پیش از آنکه سعی کنید سریعتر صحبت کنید مطمئن شوید که تلفظتان زیبا و واضح است. مطمئن شوید که آیا افراد منظور شما را متوجه میشوند و یا مدام از شما میخواهند حرف خود را یک بار دیگر تکرار کنید و یا آن را به حالت نوشتاری دربیاورید. راه تقویت تلفظ تنها تمرین و ممارست است و همچنین دریافت بازخورد و اصلاح کردن خطاها نیز به این امر کمک مینماید.

یاد بگیرید که به انگلیسی فکر کنید
وقتی صحبت از سریع انگلیسی حرف زدن میشود به دو چالش برمیخوریم. یکی بُعد ذهنی است: بدین معنا که اگر شما در حال ترجمه از زبان منبع باشید پس کنارهم قرار دادن لغات باید زمان بیشتری از شما را بگیرد. پس توصیهی بعدی من این است که مستقیماً به انگلیسی فکر کنید، بدون ترجمه. به همین دلیل بیشتر معلمهای شما توصیه میکنند که نه تنها به انگلیسی صحبت کنید بلکه حتی در ذهنتان هم به انگلیسی فکر کنید و جملهها را بسازید.
اما تمرین مستقیماً به زبان انگلیسی فکر کردن آسان است – شما برای انجام این تمرین نیازی به کلاس درس و یا شریک ندارد، میتوانید آن را در هر زمان تمرین کنید. اگر به زبان انگلیسی فکر کردن را به عادت خود تبدیل کنید، دیگر خواهید توانست به طور خودکار سریعتر از قبل زبان انگلیسی را حرف بزنید.
آنقدر نگران درست صحبت کردن نباشید
مشکل دیگر این است که اگر از ترس اینکه اشتباه کنید و یا به دلیل اینکه دغدغهتان این است که همه چیز را بینقص به زبان بیاورید، قبل از اینکه چیزی بگوئید بیش از حد فکر کنید، باعث میشود بیشتر در خلال صحبتتان مکث کرده و تردید داشته باشید. توصیهی سومم برای سریعتر صحبت کردن انگلیسی این است که آرامش خود را حفظ کنید. نگران ناقص حرف زدنتان نباشید، به جلو پیش روید و هر چه فکر میکنید به نظر درست است را بر زبان آورید.
شاید اشتباهات کوچکی را مرتکب شوید، اما واقعیت این است که انگلیسیِ گفتاری از حیث ساختار جمله، به مراتب از انعطافپذیریِ بیشتری نسبت به انگلیسیِ نوشتاری برخوردار است. اشتباهات کوچک در انگلیسی گفتاری کمتر قابل توجه هستند. و به یاد داشته باشید که هدف این است که ارتباطگیریِ موفقیتآمیزی داشته باشید که البته این کار را میتوانید با چند ایراد نیز انجام دهید. بنابراین کمال گرا نباشید، فقط آرام باشید و بدون فکر کردن زیاد در مورد همه چیز شروع به صحبت کردن نمایید.
تقلید از صحبت کردن انگلیسی زبانان
چالش دیگری که بر سر راه سریع انگلیسی حرف زدن وجود دارد جنبه فیزیکی است- زمانی که شما انگلیسی صحبت می کنید، گاهی اوقات دهان شما از کنترل خارج میشود و ممکن است گرامر یا تلفظی را اشتباه تولید کند که البته امری بسیار طبیعی است و راه بهبود آن – توصیهی چهارم من – این است که به مدل حرف زدن بومیان زبان انگلیسی گوش دهید و سعی کنید از آنها تقلید کنید. این کار درست مثل رفتن به باشگاه است، یک بار تمرین کافی نیست و باید آن را به طور منظم و به مرور زمان انجام دهید. این تمرین را میتوانید با هر فایل صوتی یا تصویری که دارید انجام دهید.
اگر حتی در سرعت نرمال انگلیسی نیز به مشکل برخوردهاید، همین چهار توصیه را باری دیگر به شما پیشنهاد میدهم: اول اینکه از درست بودن تلفظتان مطمئن شوید. دوم، یاد بگیرید که به انگلیسی فکر کنید. سوم، آنقدر نگران درست صحبت کردن نباشید و در نهایت، تقلید از صحبت انگلیسی زبانان را مداوم و مستمر تمرین کنید تا بیشتر شبیه بومیان انگلیسی صحبت کردن را تجربه کنید.
در جملات انگلیسی از So و Because برای ربط دادن دو جمله استفاده میکنیم، اما از این دو کلمه در موقعیتهای متفاوت استفاده میشود. در ادامه مطلب با ترجمه آنلاین فارسیز همراه باشید تا با ذکر مثالهایی به توضیح تفاوت So و Because در زبان انگلیسی بپردازیم.
Because
از Because برای بیان علت استفاده میکنیم. در جمله اول، نتیجه و در جمله دوم علت بیان میشود.
He is the best student because he studies a lot
(result) <———- (reason)
We are listening to music, because we are upset
She got presents because it was her birthday
So
از so برای بیان نتیجه یک عمل استفاده میشود. اما از because برای بیان علت یک عمل استفاده میشود. گاهی اوقات تشخیص اینکه در کجا از کدام یک باید استفاده کنیم کمی گیج کننده است.
He studies a lot, so he is the best student
(reason) ——–> (result)
When I am upset I listen to music, so I can relax
I lost my car keys, so I took a taxi
So that
عبارت دیگری که شبیه So و Because است، So that است. تفاوت so و so that در این است که so برای بیان نتیجه یا تاثیر یک عمل استفاده میشود اما “so that” برای بیان هدف به کار میرود. تفاوت دیگر so و so that در این است که قبل از so حتما کاما استفاده میشود اما در so that نیازی به کاما نیست.
مثال: I am writing this blog so that I can explain the difference between these two words
Explaining grammar can be tricky, so I will try to use easy examples