یکی از مهمترین چیزهایی که در زبان انگلیسی باید یاد بگیرید این است که خودتان را به زبان انگلیسی معرفی کنید. برای شروع صحبت با هر کسی در هر شرایطی باید بتوانید چند جملهای در مورد خودتان بگویید. در ادامه مطلب با سامانه ترجمه آنلاین فارسیز همراه باشید تا معرفی رسی و غیر رسمی را شرح دهیم.
معرفی در شرایط رسمی
در برخوردهای اجتماعی دو موقعیت رسمی و غیر رسمی ممکن است برای هر کسی پیش بیاید، موقعیتهای رسمی مثل زمانی که با مدیرتان صحبت میکنید یا با یک مقام رسمی یا دولتی مثل نماینده دولت یک کشور برای درخواست ویزا قرار ملاقات دارید، مهم است که بتوانید به طور رسمی خودتان را معرفی کنید. در یک ملاقات رسمی بهتر است در دست دادن پیش قدم شوید و خودتان را اینطوری معرفی کنید:
معمولا فرد مقابل هم نامش را خواهد گفت و اگر هم نگفت باید خودتان بپرسید:
معرفی در شرایط غیر رسمی
در شرایط خودمانی و غیر رسمی میتوانید راحتتر صحبت کنید، موقعیتهایی مثل مهمانیها یا تولدهای دوستانه، ملاقات اقوام و آشنایان و افرادی که از شما کوچکتر هستند.
اگر بخواهیم نام فرد مقابل را بپرسیم میگوییم
چه در موقعیت رسمی و چه موقعیت غیر رسمی بهتر است بعد از اینکه کسی نامش را به شما گفت، نام او را تکرار کنید. این بهترین راه است که نام او را فراموش نکنید.
منبع: www.myenglishteacher.eu
همه ما از دست دادن عزیزان و اطرافیانمان را تجربه کردهایم و بارها در مراسم ختم و یادبود شرکت کردهایم. اگر میخواهید بدانید چطور به زبان انگلیسی تسلیت بگویید و با دیگران همدردی کنید در ادامه مطلب با سامانه ترجمه آنلاین فارسیز همراه باشید.
تفاوت Empathy و Sympathy
تسلیت گفتن به دیگران بسته به اینکه چقدر با آنها صمیمی و نزدیک هستید متفاوت است. مثلا اگر یکی از دوستان صمیمی شما پدر یا مادرش را از دست داده و شما هم از فقدان آنها خیلی غمگین هستید و خودتان هم به نوعی صاحب عزا هستید، عبارت Empathy (همدلی) برای شما مناسبتر است.
اما اگر میخواهید به یکی از آشنایان تسلیت بگویید که خیلی به هم نزدیک نیستید طبیعی است که غم او را خیلی حس نخواهید کرد و فقط میخواهید چند کلمه مودبانه به او بگویید و حس همدردیتان Sympathy را برسانید.
تسلیت به دوستان و آشنایان نزدیک و صمیمی
طبیعی است که غم از دست دادن کسی باعث شود نتوانید چیزی بگویید و صحبت کردن برایتان سخت باشد در این موارد میتوانید بگویید:
I don’t know what to say (نمیدونم چی بگم)
I wish I had the words to give you some comfort (ای کاش میتونستم چیزی بگم تا بهت تسکین بده)
بعضیها میگویند اگر راجع به فرد از دست رفته چیزی نگوییم بهتر است تا داغ دل صاحب عزا تازه نشود اما برعکس اگر راجع به خصوصیات خوب و مثبت فرد صحبت کنیم از غم آنها کاسته میشود.
I remember he/she called to check and see how I was doing after my operation, I will miss him/her
(یادم میاد بعد از عمل جراحیم زنگ زد تا ببینه حالم چطوره، دلم براش تنگ میشه)
اگر هم بخواهید پیش آن دوست بیشتر بمانید و به او کمک کنید تا کمی آرام شود، میتوانید بگویید
I’m here for you, feel free, to talk to me whenever you would like. I am happy to listen
(من به خاطر تو اینجام، هر موقع دوست داشتی میتونی با من حرف بزنی. خوشحال میشم که به حرفات گوش کنم.)
تسلیت گفتن به آشناهای دور و غریبهها
یک عبارت بسیار رایج برای آدمهای مذهبی و معتقد جمله زیر است که البته حتی آدمهایی که خیلی هم مذهبی نیستند بابت این جمله قدردان شما خواهند بود.
you and your family are in my thoughts and prayers
(من به تو و خانوادت فکر میکنم و براتون دعا میکنم. )
Please accept my condolences
(لطفا همدردی من رو بپذیرید)
You have my deepest sympathy
(تاسف عمیق من رو بپذیرید)
چند جمله هم هستند که یادتان باشد به هیچ عنوان در این موارد به کار نبرید:
نقش ترجمه در میان قشر دانشگاهی بسیار مهم و برجسته است. نتایج پژوهشهای دانشجویان به خصوص در مقاطع کارشناسی ارشد و دکترا باید به زبان انگلیسی که زبان مشترک بین تمام محافل علمی دنیاست ترجمه شود تا بتوان آن را منتشر کرد تا سایر دانشمندان در سراسر دنیا نیز بتوانند آن را مطالعه کنند و از نتایج آن بهرهمند شوند. بنابراین بیشتر دانشجویان و فارغ التحصیلان دانشگاهها یا پژوهشگرانی که تمایل دارند پایاننامه یا مقالات علمی و پژوهشهای خود را در مجلات علمی بینالمللی و دانشگاهی در سراسر دنیا منتشر کنند، با مقوله ترجمه مقاله سرکار دارند که در این موارد ترجمه فارسی به انگلیسی بسیار حرفهای توسط مترجمان باتجربه در همان رشته تخصصی مورد نیاز است.
از طرفی دیگر برای مطلع شدن از پژوهشها و مطالعات علمی سایر دانشمندان و محققان در سراسر جهان لازم است که این مقالات علمی که معمولا به زبان انگلیسی هستند، ترجمه انگلیسی به فارسی شوند تا به راحتی برای دانشجویان و اساتید دانشگاهها و محققان و دانشمندان در دسترس و قابل استفاده باشد. از این رو بیشترین مشتریان مراکز خدمات ترجمه تخصصی و دارالترجمهها را این گروه تشکیل میدهند.
شاید در میان بعضی از دانشجویان این تصور وجود داشته باشد که چون مسلط به زبان انگلیسی هستند میتوانند ترجمه مقاله تخصصی رشته خودشان را انجام دهند. اما باید به نکاتی در این زمینه توجه داشت. اول اینکه هر قدر هم به زبان انگلیسی مسلط باشید به اندازه یک مترجم ماهر و باتجربه نمیتوانید از کلمات مناسب و بجا در جملات استفاده کنید و اصول گرامری زبان انگلیسی را درست به کار ببرید. زیرا در ارائه مقالات به ژورنالهای علمی به خصوص ترجمه مقاله ISI رعایت تمام اصول گرامری برای تیم داوری مقالات اهمیت دارد. نکته دوم این است که کار ترجمه مقاله بسیار وقتگیر و پیچیده است و زمانی که صرف ترجمه مقالات انگلیسی میکنید را میتوانید به مطالعه و پژوهش بیشتر اختصاص دهید و در واقع کار را به کاردان بسپارید. مترجمان با تجربه و حرفهای ما در سامانه ترجمه آنلاین فارسیز در تمام رشتههای تخصصی، برای انجام ترجمه تخصصی مقاله آماده ارائه خدمات به قشر فرهنگی، دانشگاهی و علمی کشور عزیزمان هستند.
با اینکه یک لیست طولانی از لغات انگلیسی را حفظ کردهاید و به تمام اصول گرامر انگلیسی تسلط دارید، باز هم زمانی که میخواهید صحبت کنید و مهارتتان در مکالمه انگلیسی را نشان دهید، با بیان جملات مشکل دارید و آنقدرها خوب صحبت نمیکنید. در ادامه با سامانه ترجمه آنلاین فارسیز همراه باشید تا راه حلی برای تقویت مکالمه انگلیسی بیان کنیم.
سرعت صحبت کردن را کاهش دهید
ممکن است وقتی به زبان مادری صحبت میکنید یک سخنور تمام عیار باشید اما وقتی نوبت به مکالمه انگلیسی میرسد، اصلا نمیتوانید چنین انتظاری داشته باشید. به خصوص زمانی که در یادگیری زبان انگلیسی تازهکار هستید و میخواهید روی مخاطبان تاثیر خوبی بگذارید، ضعف در انگلیسی صحبت کردن ناراحت کننده است.
برای غبله بر دشواریهای مکالمه انگلیسی در مراحل اولیه یادگیری، یک راه حل مفید وجود دارد و آن کاهش سرعت حرف زدنتان است. مطمئن باشید اگر درست صحبت کنید اما آرام، به مراتب بهتر از این است که سریع اما اشتباه صحبت کنید. برای احترام بیشتر به مخاطبانتان بهتر است شمرده و آرام صحبت کنید و به خود فرصت انتخاب بهترین کلمات را بدهید. سخنرانان بزرگ نیز همین کار را انجام میدهند چون آرام صحبت کردن باعث به حداقل رسیدن احتمال اشتباه میشود.
یاد بگیرید که گوش کنید
وقتی میخواهید به یک زبان خارجی صحبت کنید بیشتر تمرکزتان روی این است که چه میگویید و آیا گرامر را درست بکار میبرید و کلمات را درست تلفظ میکنید یا خیر و گاهی به کلی فراموش میکنید که به حرفهای طرف مقابل گوش کنید. این بزرگترین اشتباهی است که در مکالمه انگلیسی مرتکب میشوید. زیرا ممکن است او دقیقا کلمات و گرامری را که شما نیاز دارید در سوالش به کار ببرد و شما کافی است از کلمات خود او برای پاسخ دادن استفاده کنید. پس به جای آماده کردن جملات از قبل و فکر کردن به چیزی که باید بگویید به صحبت فرد مقابل دقت کنید.
با مطالعه مطلب زیر میتوانید نحوه نوشتن یا بازنویسیِ پروپوزال پایان نامه را یاد بگیرید، بطوریکه کمیته نظرسنجی (هیئت داوری) تأییدتان کنند و در نهایت آنچه همیشه به عنوان فردی فارغالتحصیل از خود انتظار داشتهاید را تجربه کنید و با عزمی راسخ وارد دنیای کار شوید.
پنج گام برای نوشتن پروپوزالِ پایاننامه
آیا پروپوزال خود را تمام کردهاید؟ نگران نباشید.
هنوز هم می توانید خود را از چرخیدن در چرخهی معیوب و بیحاصلِ پروژهها -که یکی پس از دیگری ناتمام و ناقص میمانند و هر سال که میگذرد شما را مأیوستر از قبل میکنند- نجات دهید. پس چطور میشود پروپوزالی را برای پایاننامه نوشت که هم در بازهی زمانیِ منطقی و قابل قبولی تمام شود و هم شما را برای ورود به حرفهی اصلیتان آماده سازد؟
پروپوزالی ایدهآل است که هم قوی باشد و هم انعطافپذیر. شما باید تحقیق خود را طوری طراحی کنید تا مغلوبِ قانون مورفی (هر چیز اشتباهی دقیقاً در بدترین شرایط رخ میدهد) نشود.
پروپوزالِ شما نمایندهی رسمیِ طرح رسالهی شماست (و زندگی شما در چند سال آینده را رقم میزند)، بنابراین پروژهای را طرحریزی کنید که میتوان آن را با استفاده از منابع موجود در بازهی زمانی معقولی به اتمام رساند.
شماره 1: موضوعی را برای تحقیق انتخاب کنید که بدان علاقمند و نسبت به آن هیجانزده هستید.
هنگامی که شما شروع به نوشتن پروپوزال میکنید، ممکن است استاد مشاورتان به شما در انتخاب مقالات پایاننامه کمک کند.
بر اساس چه معیارهایی باید اقدام به تصمیمگیری نمایید؟
مهمترین توصیهای که دانشجویان فارغالتحصیل سابق دادهاند این است که موضوع پایاننامهی شما باید در حوزههایی باشد که شما نسبت بدانها واقعاٌ شوق تحقیق کردن دارید. با این حال، صرف نظر از حوزهی علاقهی شما، انتظار روزهای خوب و روزهای بد را داشته باشید.
در روزهای خوب شما مشتاقید و انگیزهی بالایی برای ادامهی کار دارید. در روزهای بد، ممکن است شک کنید که آیا اساساً تحقیق شما معنای میدهد یا خیر، و حتی ممکن است فکر کنید برای فارغ التحصیلی قابلیت کافی ندارید.
اگر موضوعی معنیدار و بامفهوم را انتخاب کرده باشید، چالشهای روزانه در تحقیقتان شما را از پا در نخواهند آورد. بدینترتیب، همچنان در همان حوزه، فعالیت خود را ادامه خواهید داد و به کسب مهارت و تبحر لازم برای وارد شدن در بازار کار مشغول خواهید بود.
شماره 2? پروژهای را انتخاب کنید که هم نوآوری داشته باشد و هم بتوان در آن از ادبیات تحقیق استفاده نمود. یعنی میبایست بین دو این مسئله تعادل برقرار کنید. کدامیک برایتان مهمتر است؟ اینکه میخواهید کارتان بسیار نوآورانه باشد و روی موضوعی اصطلاحاً داغ کار کنید و یا اینکه با توجه مدت زمان محدودی که در اختیار دارید دوست دارید کاری را برگزینید که ریسک کمتری داشته باشد و همهفهمتر باشد.
یکی از راه های پاسخ دادن به این سوال این است که خودتان را در هر مرحله از پایاننامهی خود تجسم کنید.
چگونه این اتفاق میافتد؟
آیا می توانید منابع خود را به موازات تاریخ فارغالتحصیلی خود جمع آوری و آن را تکمیل کنید؟
اصولاً پروژهی پایاننامه طولانیتر از زمان مورد انتظار دانشجویان خواهد بود، بنابراین باید کمی از خود انعطافپذیری نشان دهید.
قاعدهی کلی وجود دارد که میگوید چیزها 2 تا 4 بار بیشتر از پیشبینیها طول خواهند کشید.
اگر تخصصتان کم است، کار خود را با بررسی سؤالات در حوزههای قابل فهم آغاز کنید. برای مثال، با گسترش پروژه های تحقیقاتی دانشجویان قبلی یا تلاش برای بازتولید اطلاعات خود، میتوانید اصول حوزهی شخصی خود را یاد گیرید.
شروع تحقیقات در حوزهای که متودولوژیاش شناسایی شده است به شما مهارتهای تحقیقاتی لازم برای حوزهی شخصی خودتان آموزش میدهد.
یکبار که اصول اولیه را آموختید، دیگر میتوانید با کشف حوزههای جدید، دایرهی تحقیقاتی خود را گسترش داده و جای پای خود را سفت کنید.
شماره 3: سؤالاتی را که بخوبی تعریف شدهاند و پایان باز دارند را برای پایاننامهی خود بپرسید.
یکی از اشتباهاتی که برخی از دانشجویان دکترا در هنگام نوشتن پروپوزال میکنند این است که سوالاتی را که ریسک بالایی دارند و اصطلاحاً «خطرناک» هستند میپرسند. شایعترین نوع چنین سوالات خطرناکی، سوالاتی هستند که جوابشان “بله / خیر” است، مثلا “آیا این پروتئین توسط سلولها در این شرایط تولید میشود؟”
دلیل این که سوالات بله/خیر میتوانند ریسکی باشند این است که گاهی اوقات پاسخها فقط در صورتی قابل انتشار خواهند بود که پاسخ بله باشد. نتایج منفی معمولاً به اندازهی کافی جالب نیستند که بخواهند چاپ شوند بدین معنا که شما ماهها یا سالها را صرف تحقیق در مورد سوالی کردهاید که شانس چاپ شدنش بسیار پایین است.
برای بسیاری از دانشجویان سوالاتی که پایان باز دارند احتمال موفقیت بیشتری وجود دارد.
برای مثال یک دانشجوی زیستشناسی را در نظر بگیرید که قصد داشت چنین سوالی را مطرح کند: «آیا سلولها تحت این شرایط، پروتئینی خاص را تولید میکنند؟»
با این حال، اگر جواب «نه» میبود، این امر قابل انتشار نبود.
در عوض، فرض کنید او سوال خود را به شرح زیر مطرح کرده باشد: “تحت چنین شرایطی یک سلول چه پروتئینی را میتواند تولید کند”؟ یا “XYZ چگونه بر روی پروسهی تولید پروتئینها تأثیر میگذارد”؟
پس مطمئن شوید که پرسشتان بخوبی تعریف شده باشد.
به بیانی دیگر، وقتی میخواهید پرسش اصلی پایاننامهی خود را مطرح کنید، پیامدهای آن را نیز در نظر بگیرید.
انتظار دارید نتایج چگونه باشند؟ نتایجی صرفاً جالب یا نتایجی قابل انشار؟
برای خلاصه کردن این نکات کلیدی، هنگام تهیهی سوال پایاننامهی خود، به موارد زیر توجه نمایید.
1) سوالاتی با پایان باز طرح کنید.
2) اطمینان حاصل کنید که نتایج احتمالی شما جالب و قابل انتشار باشد.
شماره 4: به دنبال پروژههایی باشید که آموزشی و قابل فروش هستند.
پیشرفت خود را در بخش فارغالتحصیلی به عنوان یک هرم تصور کنید.
با گذشت سالها، همانطور که افراد کمتری در حوزهی خود تخصص دارند شما بیشتر و بیشتر زبده میشوید.
زمانیکه فارغالتحصیل میشوید بخشی از یک جامعهی کوچک از افرادی خواهید بود که خود بهترینهای حوزهی فعالیتشان هستند.
از سویی دیگر، احتمالاً بعد از فارغالتحصیلی ممکن است به یک مهارت دیگر که با مهارت فعلیتان تفاوت دارد نیاز داشته باشید، بنابراین مهم است که هرم خود را باریک نکنید زیرا این یک اشتباه رایج است. لازم نیست که همه زیرمجموعه ها را یاد بگیریم، اما خود را با ادبیات پسزمینه و مهارتهای فنی در زمینهی خود آشنا کنید.
بعضی از دانش آموزان به اشتباه به جای آنکه فرصتهای یادگیری نهایت استفاده را ببرند بیشتر تمایل دارند هر چه سریعتر مقطع کارشناسی ارشد خود را به اتمام برسانند.
یکی از راههای اضافه کردن مهارتهای قابل فروش به رزومهِیتان، همکاری در یک پروژهی جانبی است.
به عنوان مثال، اگر شما در فرهنگ سلولی تخصص داشته باشید، چنانچه در پروژهای مشارکت داشته باشید که مجموعه مهارتهای متفاوت اما همچنان مرتبط با حوزهی تخصص شما ارائه میدهد مانند کار DNA / RNA، کروماتوگرافی مایع، طیف سنجی جرمی یا تصویربرداری بسیار به نفعتان خواهد بود.
اگر لیستهای شغلی را مرور کنید، ایدهای کلی از اینکه کارفرمایان به دنبال چه مهارتهایی هستند بدست خواهید آورد.
همکاری در پروژههای تکمیلی به شما کمک میکند تا مجموعه مهارتهای قابل فروش خود را گسترش دهید و همچنین بهترین مسیر پیش رو را در اختیارتان قرار میدهد.
شماره 5: نشریات پایان یافتهی خود را تجسم کنید
دانشجوی دکتری فیزیکی که سابقاً با وی کار میکردم، استاد مشاوری داشت که هر مقالهای را حتی قبل از شروع پژوهش طبقهبندی و مشخص میکرد.
او سوالاتی را که میخواست پاسخ داده شوند و هر نمودار و جدولی را که باید نشان داده میشد نوشت.
این روش برای دانشجو بسیار مفید بود، اینکه هر فردی از پیش مقالات پژوهشی خود را طرح و تقسیمبندی نماید.
همانطور که در حال نوشتن پروپوزال خود هستید، برخی پاسخهای اولیه به سوالات زیر را نیز در جایی یادداشت کنید:
تجسم نشریات حین نوشتن پروپوزال برای پایاننامه باعث ایجاد انگیزه شما برای کار خواهد شد، زیرا اکثر دانشجویان تحصیلات تکمیلی وقتی اولین مقالهی چاپشدهی خود را در دست میگیرند احساس غرور می کنند.
به احتمال زیاد، پاسخ به سوالات فوق با گذشت زمان تغییر خواهد کرد و شما ممکن است موانعی نیز بر سر راه داشته باشید یا مسیرتان چندشاخه گردد.
خوشبختانه، اکثر دانشجویان در طول تحصیلات تکمیلیشان روند رو به رشدی را طی میکنند.
اندوختهی تجرباتتان در سال آخر تحصیلات تکمیلی به کمکتان خواهد آمد، درست همان لحظه که در تکاپویید تا تحقیق و پایاننامهی خود را به طور همزمان تکمیل کنید.
در عین حال، بر روی تعریف سوالات و روشهای پژوهشیتان فکر شده پیش روید تا طرحی واقعبینانه را به سرانجام رسانید.
آخرین مرحلهی این پروسه، “تجسم پایان یافتن نشر مقالاتتان است” که شاید یکی از مهمترین فرآیندهای نوشتن پروپوزال به حساب آید.
نخست، تجسم نتیجهی نهایی یک پروژهِی بزرگ به خودی خود بسیار انگیزهبخش است. دوم اینکه، چاپ یک مقاله یکی از مهمترین مراحل برای کسب مدرک کارشناسی ارشد شما است.
اکثر برنامه های PhD حداقل به یک بار انتشار مقاله نیاز دارند.
هنگامی که تحقیق خویش را پایهریزی میکنید و شروع به نوشتن پایاننامه مینمایید، با طرح سوالات درست قادر به طراحی پروژهای واقعگرایانه خواهید بود که می تواند به موقع تکمیل شود و مهارتهای شغلی قابل فروش را ارائه دهد.
… و در نهایت به یاد داشته باشید که:
پایاننامهی بینقص وجود ندارد.
ما معمولاً بدترین منتقدانِ خود هستیم که البته بسیار ابهامانگیز است چون ما خود از همه بیشتر میدانیم چه میزان وقت و انرژی را پای این کار گذاشتهایم.
برای تمام کارهایی که انجام دادهاید به خود ببالید و افتخار کنید.
بله ممکن است راه طولانی پیش روی شما باشد؛ اما این نقل قول الهامبخش را همیشه در ذهن داشته باشید که میگوید:
“شما این همه راه را نیامدهاید که فقط به همینجا برسید”.
اگر قادر بودهاید این همه چالش را به جان بخرید تا به اینجا برسید پس حتماً لایق این هستید که کمی فراتر از آنچا اکنون هستید گام بردارید. دستاورهای شما در طول تمام این مدت به مطالعات و کارهایتان در این زمینه کمک کرده است.
همه حسرت این را داریم که کاش بیشتر از آنچه باید، تلاش میکردیم، اما اعتماد به نفس حقیقی زمانی پدیدار میشود که بدانید برای رسیدن به جایگاه امروزتان چه کارها که نکردهاید.